یکی از پرطرفدارترین و تأثیرگذارترین پدیدههای جامعه امروز، ورزش فوتبال است. در سالهای ابتدایی پدید آمدن فوتبال، این ورزش ساختار و قوانین خاصی نداشت، بلکه خاصیتی تفریح گونه داشت و اوقات فراغت افراد را پر مینمود. باگذشت زمان این عرصه نیز مانند بسیاری از عرصههای دیگر دنیای مدرن، روند تکاملی خود را طی کرد و دارای ساختاری مشخص شد؛ بهنحویکه برای تمامی مسائل و دعاوی حوزه فوتبال که ممکن بود این ورزش با آن مواجه شود، قانونی مشخص تعریف گشت.
انسانها که موجودات اجتماعی هستند، در بسیاری از مواقع در سطح آگاهیها، استعدادها و انواع ویژگیهای اخلاقی، فرهنگی و خانوادگی متفاوتاند و از سوی دیگر انگیزهها، خواستهها و نیازهای یکسانی ندارند. به همین جهت بروز اختلاف میان آنها حتمی به نظر میرسد. یکی از اختلافاتی که در دنیای امروز به نحو قابلتوجهی در حال افزایش است، اختلافات ورزشی و ازجمله اختلافات ناشی از فوتبال است.
در طی سالیان متمادی، به دنبال سازمان یافتن و قانونمند شدن ورزش فوتبال، تلاشهای بسیاری انجام شد تا در مورد اختلافات فوتبالی سازوکارهایی تعریف شود. در همین راستا در وهلهی اول انواع اختلافات فوتبالی طبقهبندی شدند و پسازآن راه و روش قانونیِ مناسب برای حل آن اختلافات، طراحی و تدوین گردید.
دعاوی حوزه فوتبال به چند دسته تقسیم میشوند؟
اختلافات حوزه ورزش و ازجمله اختلافات فوتبالی تنوع بسیار زیادی دارند؛ بهنحویکه طبقهبندیهای متفاوتی از آنها میتوان ارائه کرد. یکی از این طبقهبندیها، تقسیم اختلافات فوتبالی به دو نوع اختلافات قراردادی و غیر قراردادی است. هر شکایتی که در حوزه فوتبال مطرح میشود، بهنوعی در ذیل یکی از این دو نوع اختلاف، جای میگیرد. در ادامه به چند نمونه از مهمترین دعاوی که در ذیل عناوین فوق مطرح میگردد، اشاره میکنیم.
اختلافات قراردادی حوزه فوتبال:
اساس بسیاری از روابط، قرارداد است. مهمترین قراردادهای مرتبط با فوتبال شامل قرارداد ورزشکاران، مربیان، کادر پزشکی، کارمندان، واسطههای نقل و انتقالاتی، اماکن ورزشی، مؤسسات بازاریابی و اسپانسرشیپ و نیز قرارداد یک باشگاه با دیگر باشگاهها میشود. عدم ایفای تعهدات در هر یک ازاینگونه قراردادها، میتواند مبنای شکایت دریکی از مراجع صالح قرار گیرد. قراردادها شامل تعهدات مالی و غیرمالی میشوند.
مهمترین قسمت در قراردادها که آمار بالای شکایات را به خود اختصاص داده است، تعهدات مالی است. حتماً تاکنون شنیدهاید که بازیکنان یا مربیان دنیای فوتبال به علت تأخیر در پرداخت یا عدم پرداخت مطالبات خود، در یک مرجع فوتبالی طرح شکایت نمودهاند و خواستار صدور حکم علیه باشگاههای مربوطه شدهاند. برای مثال مربیان یا بازیکنان خارجی شاغل در لیگ ایران همچون برانکو، کال درون، شفر، بودیمیر، بودروف و… در طی سالیان گذشته از طریق طرح شکایت در مراجع بینالمللی، اقدام به دریافت مطالبات خود (دستمزد و پاداش) نمودهاند. چنین شکایاتی در مراجع داخلی و توسط بازیکنان یا مربیان ایرانی نیز مسبوق به سابقه است.
همچنین دیدهشده که بسیاری از اماکن ورزشی بهواسطه عدم انجام تعهدات مالی، از ارائه خدمات بهطرف دیگر قرارداد سرباز زدند و چهبسا اقدام به فسخ قرارداد نموده یا شکایاتی را در مراجع صالح مطرح کردهاند. همچنین تعداد شکایاتی که ناشی از عدم ایفای تعهدات مالی کارگزار یا اسپانسر است در طی سالیان اخیر رو به افزایش بوده است. باشگاههای استقلال یا پرسپولیس که بخش عمده هزینههای جاری خود را از طریق قراردادهای کارگزاری یا اسپانسری مدیریت میکنند، بیشترین سهم را در طرح چنین شکایاتی دارند.
طرح شکایت یک باشگاه از باشگاه دیگر به علت عدم ایفای تعهدات مالی را میتوان در دعاوی حوزه فوتبال مربوط به پرداخت حق رشد یا نحوه تقسیم آن، یا پرداخت اقساط مربوط به صدور رضایتنامه یک بازیکن مشاهده کرد. برای مثال محکومیت باشگاه استقلال به پرداخت مبلغ 500 میلیون ریال حق رشد مهدی قائدی به باشگاه توحید بوشهر یکی از نمونه پروندههای این حوزه است.
بخش دیگر قراردادها، ناظر به تعهدات غیرمالی است. برای مثال در قرارداد بین بازیکنان و باشگاهها تعهدات متقابلی وجود دارد که در صورت عدم ایفای آنها، فضایی برای اختلاف و طرح دعوی ایجاد خواهد شد. عموماً باشگاهها در قراردادهای خود با بازیکنان متعهد میشوند که در کنار پرداخت دستمزد و پاداشها (که این بخش در ذیل تعهدات مالی قرار میگیرد)، شرایط مناسب تمرینی و حضور در مسابقات را فراهم آورند، اقدامات لازم را برای ورود نام بازیکن در لیست تیم، ثبتنام بازیکن در سازمان لیگ انجام دهند. همچنین باشگاهها در قرارداد با بازیکنان خارجی متعهد میشوند که در سریعترین زمان ممکن مجوز کار آنها را از سازمانهای مربوطه دریافت کنند تا مشکلی در خصوص اقامت بازیکنان خارجی در کشور مربوطه ایجاد نشود.
لذا اگر بازیکنی به هر علتی همچون محروم بودن یک باشگاه از پنجره نقل و انتقالاتی و… در بازه زمانی مشخصِ فصل نقل و انتقالات، درون سازمان لیگ ثبتنام نشود و در لیست تیم قرار نگیرد و به دنبال آن بازیکن بدون تیم باقی بماند، این حق را دارد تا ضمن فسخ قرارداد خود، از باشگاه مربوطه شکایت کند و اقدام به دریافت غرامت نماید.
در طرف دیگر، بازیکنان نیز تعهداتی نسبت به باشگاه خود دارند که نقض این تعهدات، منشأ اختلاف و شروع دعاوی حوزه فوتبال خواهد شد. برای مثال بازیکنان متعهد میشوند که در تمرین و مسابقات حضور داشته باشند و غیبت غیرموجه نکنند، از دستورات باشگاه تبعیت کنند مثلاً تاکتیکها و برنامههای تیمی را مطابق خواست سرمربی اجرا کنند، در برابر باشگاه احترام را رعایت کنند و حسن رفتار داشته باشند، اگر در ضمن قرارداد تعهداتی در نظر گرفتهشده است به آن عمل کنند؛ برای مثال در برنامههای اسپانسر مدنظر باشگاه شرکت کنند، در صورت منع باشگاه، از انعقاد قرارداد با اسپانسر شخصی، خودداری کنند و… چنانچه این تعهدات توسط بازیکن رعایت نشود، برای باشگاه، حقوقی همچون حق فسخ یا تعیین جریمه انضباطی ایجاد میشود. در صورت اختلافنظر میان باشگاهها و یا بازیکن در مورد اینکه آیا هر یک از این تعهدات بهدرستی رعایت شدند یا آنکه نقض گشتند، مراجع مشخصی، صالح به رسیدگی خواهند بود.
پرتکرارترین موضوع مورد اختلاف در حوزه قراردادها، مقوله فسخ قرارداد است. بهمحض آنکه یکی از طرفین قرارداد به هر دلیلی قرارداد خود را فسخ نماید و به آن خاتمه دهد، طرف دیگر قرارداد در نهادهای صالح طرح شکایت میکند تا در مورد موجه بودن یا غیرموجه بودن آن فسخ، حکم صادر گردد. فسخ قرارداد هم به علت نقض علت تعهدات مالی و هم به علت نقض تعهدات غیرمالی، امکانپذیر است.
اختلافات غیر قراردادی حوزه فوتبال:
برخی اختلافات لزوماً تحت تأثیر قراردادهای مابین اشخاص حقیقی یا حقوقی مرتبط با فوتبال نیستند؛ بلکه ناشی از نقض قوانین فوتبالی همچون اساسنامه، مقررات، آییننامهها و دستورالعملهای فدراسیون، کنفدراسیون فوتبال آسیا، فیفا و زیرمجموعههای آن، انجام اعمال خلاف روح ورزش و فوتبال یا انجام اعمالی است که به تمامیت و اعتبار فوتبال لطمه وارد میکنند. تنوع مصادیق در این بخش از اختلافات بسیار زیاد است و بهتناسب آن مراجع رسیدگیکننده و راههای حل این اختلافات نیز متفاوت میشود. در ادامه به نمونههایی از این نوع اختلافات اشاره خوانده شد.
یکی از مهمترین دعاوی و اختلافاتی که در این بخش مطرح میشود، خشونت و خطاهای خشن در حین بازی و یا خارج از زمان جریان بازی است. فوتبال یکی از پرطرفدارترین و پربینندهترین و پرحاشیه ترین ورزشهاست. باید به این نکته توجه کرد که این ورزش به همان میزان که موجب نشاط جامعه و همچنین سلامت روحی و بدنی ورزشکاران میشود، محل بروز انواع خطرها و برخوردهاست؛ بهنحویکه در طول تاریخ شاهد برخوردهایی بودیم که منجر به ضربوجرح، نقص عضو و یا حتی مرگ یک ورزشکار شده است.
خشونتورزشی عبارت است از رفتاری که برخلاف قواعد، مقررات و ذات ورزش باشد و باعث ایجاد آسیب گردد. بااینوجود نمیتوان همه رفتارهای خشن را از یک نوع دانست. برخی رفتارها باوجود خشن بودن، در ورزش مجاز محسوب میشوند. بهاینترتیب میبایست میان انواع رفتارهای خشونتآمیزِ فوتبالیستها قائل به تفکیک شد. عموماً رفتارهای خشن را میتوان به سه نوع خشونت برخوردهای فیزیکی خشن، خشونت مرزی یا بینابین و خشونت مجرمانه تقسیم نمود:
- برخورد فیزیکی خشن در اینجا همان رفتار جسورانه و بیباکانه است. امروزه یکی از فاکتورهای جذابیت فوتبال همین نوع رفتارها و بهاصطلاح بازی درگیرانه است. درواقع این رفتارها مجموعهای از برخوردهای پرقدرت، شدید و مجاز (در چارچوب مقررات فوتبال) هستند که بدون نیت آزار یا آسیب رساندن به دیگری انجام میشوند. این رفتارها نه جرم هستند و نه حتی در مقررات انضباطی فدراسیونهای فوتبال، برای آنها تنبیهی در نظر گرفته میشود. ممکن است گاهی داور در طول مسابقه با مشاهده چنین رفتاری به یک تذکر ساده بسنده نماید. برای مثال در حالتی که بازیکنان در یک نبرد هوایی برای دفع توپ، اصطلاحاً سربهسر میشوند میتوان این نوع برخوردها را دید.
- خشونت مرزی و بینابین نیز به گواه بسیاری از کارشناسان بهعنوان جزئی از ذات فوتبال در نظر گرفته میشود. تکلهایی که بازیکن برای تصاحب توپ انجام میدهد و در ادامه آن به بازیکن حریف برخورد میکند، پریدن روی حریف، بالا آوردن بیشازحد پا برای تصاحب توپ و… همگی از این نوع خشونت هستند. مطابق آییننامههای انضباطی اگر داور در چنین صحنههایی بیاحتیاطی یا استفاده بیشازحد از نیرو را تشخیص دهد، یک خطای فنی اعلام میکند و یا نهایتاً به بازیکن خاطی کارت قرمز میدهد.
- نوع سوم رفتارهای خشونتآمیز که میتواند منشأ اختلافات قرار گیرد و محل بحث ماست، خشونت مجرمانه است که عبارت است از مجموعهای از نابهنجاریهای رفتاری، انحرافات و کجرویهای اخلاقی که در آن به قوانین رسمی ورزشی یا هنجارهای پذیرفتهشده ورزشکاران تجاوز میشود. تکل بسیار خشن، لگدزدن، پشت پا زدن عمدی، ضربه با آرنج که عمدی و آشکار باشد، همگی از این نوع هستند. رفتارهای خشونتآمیز در این نوع یا آنی هستند یا غیر آلی و محض. در حالت اول، فرد در حین بازی به علت حساسیت بالا، عملکرد فردی یا تیمی ناموفق، رفتار طرف مقابل و… اقدام به چنین خطاهایی میکند و اصولاً بلافاصله ابراز پشیمانی میکند، در چنین حالاتی معمولاً تا زمانی که رفتار فرد به قتل، نقص عضو، یا دیگر جراحات سنگین منجر نشود، دعوا در همان مراجع فوتبالی پیگیری میشود و در مراجع عمومی دادگستری مطرح نمیشود. نتیجه چنین برخوردهایی علاوه بر کارت قرمز در طول بازی، مجموعهای از محرومیتها و جریمههای مالی است.
رفتارهای خشن محض، آنی نیستند بلکه بعد از سوتِ توقف یا پایان بازی نیز ادامه خواهند یافت. در اینجا نهتنها قوانین فوتبال نقض میشوند؛ بلکه حتی هنجارهای غیر فوتبالی جامعه نیز مورد خدشه قرار میگیرند، در چنین حالتی میتوان به خاطر چنین رفتار خشونت آمیزی هم در مراجع عمومی و هم در مراجع فوتبالی طرح شکایت کرد و خاطی را با مجازات و جریمههای گوناگون مواجه نمود. نمونهای از این درگیری فیزیکی را میتوان در شهرآورد نود و پنجم میان استقلال و پرسپولیس مشاهده کرد که خاطیان، جریمه و محروم شدند.
موضوع بخش دیگری از دعاوی حوزه فوتبال، شکایت ناشی از مسئولیت مدنی است. ورزش از حادثه تفکیکناپذیر است و در صورت وقوع حادثه، امکان ایراد خسارت توسط تمامی اشخاص موضوع حقوق ورزش وجود دارد. همین امر موجب طرح انواع دعاوی مسئولیت مدنی علیه عاملان ورود ضرر و زیان، میگردد. باید تأکید کرد که ورزش بهویژه ورزش حرفهای، یک تفریح صرف نیست؛ بلکه در هنگام وقوع حادثه، درصورتیکه ارکان مسئولیت (ورود ضرر، ارتکاب فعل زیانبار، رابطه سببیت بین فعل مرتکب و ضرری که ایجاد شده است) فراهم باشد، مسئولیت مدنی ایجاد میگردد و فرد ملزم به جبران خسارت میشود.
عموماً در رشتههای گوناگون ورزشی، با دو قانون کلی مواجه هستیم. قانون اول منحصر به ذات آن ورزش است و در مورد قواعد و ضوابط بازی توضیح میدهد. این قوانین توسط بالاترین سازمانهای بینالمللی مربوط به آن ورزش تدوین میگردند.
قانون دوم ناظر به تأمین ایمنی اشخاص موضوع آن ورزش (خصوصاً ورزشکاران) در هنگام مسابقه ورزشی است. در عالم حقوق ورزشی و مسئولیت مدنی، قانون دوم بیشتر مدنظر است. لازم به ذکر است برای ایجاد مسئولیت، ابتدا باید وظایف هر شخص تعریف شود که در صورت قصور و تقصیر در انجام وظایف، مسئولیت ایجاد گردد. همچنین باید توجه نمود که مسئولیت مدنی در ورزش، محدود به رابطه ورزشکاران باهم و خسارتی که هنگام مسابقه و مبارزه به بار میآورند، نیست؛ بلکه بخش عمده آن ناشی از رابطه ورزشکاران با مربیان یا ناشی از عملکرد سهلانگارانه افراد شاغل در سازمانها و مجموعههای ورزشی است. برای مثال اگر یک مربی حرفهای که بر اساس وظایف شغلی خود باید برنامههای تمرینی مناسب به شاگردانش ارائه دهد، سهلانگاری کند و در اثر ارائه تمرینات غیرحرفهای، موجب مصدومیت بد و طولانیمدت شاگرد خود شود، مسئول است و در صورت طرح شکایت از سوی زیاندیده، محکومبه جبران خسارت میگردد.
یا در جای دیگر اگر مسئولین یک مجموعه ورزشی، جایگاه تماشاگران را به نحو استاندارد نسازند و در حین مسابقه حادثهای ایجاد گردد مثلاً یک تماشاگر به خاطر جایگاه غیراصولی، سقوط کند و آسیب ببیند، مدیران آن مجموعه ورزشی مسئول خواهند بود و باید جبران خسارت کنند. فوت کودک ششساله (عماد صفی یاری) در اثر برقگرفتگی (برخورد با داربستهای استادیوم آزادی) در بازی پرسپولیس و صنعت نفت در سال 1398 نمونهای از همان سهلانگاری در انجام وظایف است. به دنبال این اتفاق، شرکت پیمانکاری که مسئولیت بازسازی محوطه استادیوم آزادی را بر عهده داشت، مسئول شناخته شد.
نمونه دیگری از قصور را میتوان در سهلانگاری مسئولان برگزاری مسابقه فینال جام حذفی سال 1397 مشاهده کرد که موجب نابینا شدن یک هوادار استقلال (اسماعیل بهداروند) شد. به علت عدم ایجاد فاصله مناسب میان جایگاه طرفداران دو تیم، یک شیء از طرف جایگاه تماشاگران تیم رقیب پرتاب شد و موجب آسیب چشم این هوادار گشت. قصورِ مسئولان برگزاری مسابقات، توسط این هوادار، مورد شکایت قرار گرفت.
یکی دیگر رفتارهای مورد شکایت در این بخش، جعل یا استفاده از سند مجعول است. اگر بازیکن، باشگاه یا هر شخص و نهاد فوتبالی برای بهرهمندی از مجموعهای از امتیازات یا برای معافیت از یک سری الزامات، اقدام به جعل سند و مدرک نماید و یا بهنوعی از سند مجعول استفاده کند، علاوه بر آنکه مطابق قانون مجازات اسلامی، در محاکم کیفری محاکمه خواهد شد، بهواسطه ارتباط با فوتبال، در نهادهای قضایی فوتبالی نیز مورد بازخواست و محاکمه قرار خواهد گرفت. نمونههای زیادی از این نوع شکایات در دنیای فوتبال وجود دارد. شاید آخرین نمونه آن را بتوان در پرونده بازیکن گابنی باشگاه گل گهر سیرجان مشاهده کرد که با شکایت سه باشگاه لیگ برتری، نهاد قضایی صالح در فدراسیون فوتبال (بر اساس نظر پلیس فتا که استفاده از ایمیل جعلی را توسط باشگاه گل گهر اثبات کرد) این باشگاه را با محرومیتهایی مواجه ساخت.
از طرف دیگر رفتارهایی همچون توهین، افترا، نشر اکاذیب نیز موضوع شکایات بسیاری در دنیای فوتبال قرار میگیرند. هر آنکسی که در داخل زمین یا خارج از زمین مسابقه به هر روشی، رفتاری کند که مصداق بارز توهین، هتک حرمت، افترا و نشر اکاذیب باشد، به دنبال شکایت بزه دیده، مورد بازخواست و محرومیت قرار میگیرد. این محرومیت، جدای از مجازاتی است که به دنبال شکایت شاکی، محاکم عمومی دادگستری، برای خاطی در نظر میگیرند.
نهادهای بینالمللی فوتبالی حساسیتهای بسیاری نسبت به توهینهای نژادپرستانه دارند؛ بهنحویکه حتی اگر شخص قصد توهین نژادپرستانه نداشته باشد اما از رفتار وی چنین توهینی برداشت شود، محرومیتهای انضباطی را اعمال میکنند و اگر بزه دیده توهین شکایت کند، بلافاصله به شکایت او ترتیب اثر میدهند. نمونهای از محکومیت شخص بهواسطه توهین نژادپرستانه را میتوان در محرومیت ششماهه عیسی آل کثیر مشاهده نمود. شادی پس از گل این بازیکن در مسابقات لیگ قهرمانان آسیا، از طرف کنفدراسیون فوتبال آسیا، مصداق توهین نژادپرستانه در نظر گرفته شد و برای این بازیکن محرومیت انضباطی تعیین گردید.
تبانی نیز از دیگر مواردی است که موضوع بسیاری از شکایات و اختلافات فوتبالی قرار میگیرد. تبانی درواقع شامل تمامی اقدامات عمدی است که بهمنظور دستکاری درنتیجه بازی انجام میشود. این اقدامات از پیش طراحی میگردند و بهطور مخفی انجام میشوند. این اقدامات میتواند از طریق توافق دو بازیکن، بازیکن و مربی، دو باشگاه، بازیکن و واسطه، بازیکن و باشگاه و… انجام شود. طرح چنین شکایتی و اثبات آن در محاکم صالح، مجازات و محرومیتهایی را برای دستاندرکاران تبانی به دنبال خواهد داشت.
رفتار دیگری که ارتباط تنگاتنگی با تبانی دارد و گاهی بهصورت توأمان با آن رخ میدهد، شرطبندی است. گسترش فعالیت سایتهای شرطبندی و عدم وجود نظارتهای قانونی بر آنها موجب شده است که بسیاری از فعالان و اعضای جامعه فوتبال، به این عرصه وارد شوند و از طریق شرطبندی، نتایج موردنظر خود را از مسابقات رقم میزنند و بهاینترتیب سودهای کلان و هنگفتی به دست آوردند. در صورت طرح شکایت تبانی و اثبات آن، محرومیتهای سنگینی در انتظار خاطیان خواهد بود. نمونههایی از محکومیت به علت تخلفات تبانی و شرطبندی را میتوان در رأی مربوط به لیگ دسته دوم و مسابقات مربوط به تیمهای سردار بوکان، شهید قندی یزد، شاهین بندر عامری، شهرداری ماهشهر و پاس همدان دید. نهاد قضایی مربوطه در فدراسیون فوتبال ایران، به علت تبانی و شرطبندی، باشگاههای فوق و تعدادی از بازیکنان و مسئولان آنها را، محکوم و محروم نمود.
هر یک از اشخاصی که در فدراسیونها یا هیئتهای زیرمجموعه آن نقشی دارند یا بهنوعی با چنین نهادهایی در ارتباط هستند، حق ندارند که از موقعیت خود سوءاستفاده نمایند و پیشنهاد دریافت رشوه را مطرح نمایند یا پیشنهاد رشوهای که به آنها داده میشود را بپذیرند. هرگونه سوءاستفاده از موقعیت، ممنوع است. اگر شکایتی با این موضوع مطرح و اثبات گردد، خاطیان، علاوه بر مجازاتی مقرر در محاکم عمومی، ملزم هستند که مجازاتی انضباطی فدراسیون فوتبال را نیز متحمل شوند. یکی نمونه رأیهای مربوط به سوءاستفاده از موقعیت در دعاوی حوزه فوتبال، پرونده دستگیری و محکومیت 7 عضو فیفا به اتهام سوءاستفاده مالی و دریافت رشوه (100 میلیون دلاری) در سال 2015 است.
دیگر رفتاری که در ضدیت با اصل رقابت جوانمردانه قرار میگیرد و بهسلامت مسابقات آسیب میزند، بحث دوپینگ است. دوپینگ درواقع مصرف یک ماده ممنوعه یا استفاده از یک روش ممنوعه توسط یک شخص سالم است که باهدف افزایش کارایی و عملکرد ورزشی صورت میپذیرد. چنانچه اشخاص حقوقی و حقیقی ادعا کنند که بازیکنی دوپینگ کرده است و این ادعا توسط ستاد ملی مبارزه با دوپینگ (نادو)، اثبات شود، محرومیتهای سنگینی در انتظار بازیکن خواهد بود. یکی از نمونه رأیهای محرومیت بازیکن به علت دوپینگ را میتوان در پرونده مربوط به حبیب گردانی مشاهده کرد که به علت مصرف ماده ممنوعه متنولون به مدت چهار سال (از 26 بهمن سال 1395 تا 25 بهمن سال 1399) محروم شد.
طرح هر یک از دعاوی پیشگفته در مراجع صالح، یا دفاع از خود در برابر چنان اتهاماتی، دارای پیچیدگیها و ظرافتهای خاص حقوقی و قانونی است و تنها کسانی که مسلط به حوزه حقوق ورزشی بهویژه حقوق فوتبال باشند، امکان موفقیت در پروندههای دعاوی حوزه فوتبال را دارند. موسسه حقوقی دادیستا باافتخار اعلام میکند که با بهکارگیری نیروهای متخصص، مجرب و آشنا به حوزه حقوق فوتبال، تمامی مشاورههای دعاوی فوتبالی را به مخاطبین گرامی علیالخصوص بازیکنان، باشگاهها، مربیان، واسطههای نقل و انتقالاتی و هر آنکسی که در حوزه فوتبال فعالیت و عضویت دارد، ارائه مینماید.
One Response
سلام خسته نباشید ببخشید یک سوال داشتم من به یک باشگاهی رفتم که ادعا میکرد زیر نظر باشگاه استقلاله و حتی روی لباس هاشون هم آرم استقلال خورده بود حتی یک شخصی که شباهت خیلی زیادی به آقای مهدی فنونی زاده داشت رو به عنوان پیشکسوت سابق استقلال به ما معرفی کردن بعد از دریافت مبلغی و ثبت قرار داد ما فهمیدیم که همه ی اینا دروغ بود و در اصل این یک آکادمی ساده بوده و هیچ ارتباطی با استقلال نداشته.خواستم ببینم میتونم شکایت تنظیم کنم پولم رو برگردونم یا نه؟ممنون.